با همین سوز که دارم بنویسید حسین هر که پرسید ز یارم بنویسید حسین ثبت احوال من از ناحی? ارباب است هم? اهل و تبارم بنویسید حسین خان? آخرتم هست قدمگاه حبیب سر در قصر مزارم بنویسید حسین هر که پرسید چه دارد مگر از دار جهان هم? دار و ندارم بنویسید حسین من دلم را ز شکیبایی زینب دارم هم? صبر و قرارم بنویسید حسین هیچ شعری ننویسید به روی کفنم با گِلِ تربت یارم بنویسید حسین تا نپرسند ز من هیچ سؤال آن دو مَلک به روی سین? زارم بنویسید حسین گلشن و باغ و بهشتم همه در هیئت اوست هم? باغ و بهارم بنویسید حسین روی پیشانی من هرچه که بیمار شدم با همه حال نزارم بنویسید حسین هرکه پرسید که در چلّه نشینی چه کنم؟... اربعین با که گذارم؟ بنویسید حسین دست بر شاکل? هیئتیِ من نزنید گفت یارم به عذارم بنویسید حسین آری از کرب و بلایش نتوان دست کشید حاجت قافله دارم بنویسید حسین ![]() ![]() ![]() [ شنبه 96/7/1 ] [ 4:11 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ 6 نظر ]
برای شادی روحم کمی غزل لطفا
دلم پر از غم و درد است، راه حل لطفا
همیشه کام مرا تلخ می کند دنیا
به قدر تلخی دنیای تان، عسل لطفا !
مرا به حال خودم ول کنید آدم ها
فقط برای کمی گریه لا اقل، لطفا
کسی میان شما عشق را نمی فهمد
ادا،دروغ بس است این همه دغل، لطفا
کجاست کوهکنی تا نشان دهد اصلا
به حرف نیست که عاشق شدن،عمل لطفا
"به زور آمده بودم، به اختیار مرا"
ببر به آخر دنیا از این محل لطفا
نمانده راه زیادی، کنار قبرستان
پیاده میشوم آقا... همین بغل، لطفا
[ چهارشنبه 96/6/22 ] [ 2:37 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
و بر سایر ایّام از جهت شرف مقدم داشتی
و این روز را نزد اهل ایمان به ودیعت گذاشتی و آن را وسیله ی خود قرار دادی ، قسم به این روز
و به رحمت وسیع بی انتهایت که درود فرستی بر محمّد(ص) بنده برگزیدات
[ چهارشنبه 96/5/25 ] [ 3:8 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
![]() ![]() در امتداد خزان ، روزها زمستانی و در غیاب شما ، آفتاب زندانی جسارت است ولی یک سوال می پرسم چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟ ببین برای شما جمعه ندبه می خوانند نوادگان زمین خسته از پریشانی چه وقت میرسد آقا نگاهتان باشد برای شب زدگان آیت غزل خوانی ؟ چرا نمی رسی ای منتقم ببین امروز به نیزه ها شده قرآن به دست شیطانی دوباره پنجره ها ، زل زدن به غربت شهر در انتظار شما ای طلوع پایانی ![]() ![]() [ جمعه 96/5/20 ] [ 3:30 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
کاش دلها در چهره ها بود... آن زمان انتخاب کردن راحت می شد... آن زمان می دانستی از همان ابتدا که با چه کسی همراه شده ای... آن زمان دیگر می دانستی در جواب یکرنگی چه می بینی و دیگر دلت نمیشکست... اما حال که دلهای انسانها پنهان است برای هر آزمایش و خطایی آماده شو... فقط دعا میکنم در این آزمایش و خطاها دلت نشکند از راهی که رفتی و سرانجام نداشت... آن زمان که شکست التیام بخشیدنش سخت است... [ سه شنبه 96/5/3 ] [ 1:37 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
[ پنج شنبه 96/4/29 ] [ 1:20 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
چه نمازی شد چه نماز غریبی چه نماز عجیبی خنده ات می گیرد از این بنده فراموش کارت؟! چه کند بیچاره دلش تو را می خواهد چه قنوتی بود چه قنوت غریبی حرفها همان حرفها اما دستی به قنوت بلند نشده بود یعنی یادش رفته بود فکر می کرد باید باتو حرف بزند اخر او غریب و تنها مانده و از تمام دنیا و مافیها فقط تو را دارد و نیایش ها , اشک ها ...... این نماز عاشقانه و پر از غلط را بپذیر لطفا خطش نزن لطفا برای اخرتش ذخیره کن چه کند بیچاره که جز تو و این نیایش های غریبانه هیچ چیزی در کوله بارش نیست
[ سه شنبه 96/4/27 ] [ 5:10 صبح ] [ نرگس الهی ]
[ یک نظر ]
[ دوشنبه 96/4/19 ] [ 6:44 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
[ دوشنبه 96/4/19 ] [ 4:43 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
یادت باشد
هیچکس تو را با غم و غصه هایت دوست ندارد دیدی که چقدر تحملت کردند؟! دیدی چقدر صبرشان را به سر اوردی؟! دیدی که در هر گفتگو تکه تکه محبتشان را ریختند و رفتند دیدی که بی هیچ بهانه ای تو رو رها کردند خسته شدند .... میدانم خسته شدند پس درس بگیر ای دل ! برای دیگران لبخند بزن
و غصه هایت را فقط برای نیمه شبهای خودت و خدا نگهدار
کسی که قصه غصه هایت را می بینید می شنود وتحمل میکند بر زخم هایت مرهم می گذارد
یادت باشد: فقط خداست که همه این شکستگی ها را بجان می خرد و هرگز تو را تنها نمی گذارد
[ دوشنبه 96/4/19 ] [ 4:35 عصر ] [ نرگس الهی ]
[ بدون نظر ]
|
| |
قالب توسط وبلاگ اسکین - ویرایش توسط اسپایکا |